هواشناسی از حدود ۱۰ روز پیش هشدار سیل مشهد را میدهد و مطابق بسی موارد مشابه دیگر به جای قرمز، باز هم وضعیت نارنجی اعلام میکند اما همچنان اعلام میشود که مسئولان غافلگیر شدند و شدند! درحالیکه بلایای طبیعی، طبیعیست؛ آماده نبودن و غافلگیری ما غیرطبیعی است؛ به قول سعدی «به روزگار سلامت، سلاح جنگ بساز/وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست»
مدیریت ریسک که قبل از مدیریت بحران است و نیز مدیریت بحران هر دو در سه مرحله قبل، حین و بعد از واقعه تعریف میشود و نیازمند تمهید نقشه و استراتژی مدیریت بحران پیش از بحران و دیدن سناریوهای احتمالی(ics مشخص) و نقشه(پلن) عملیاتی مدیریت بحران(pip مشخص) دارد و هماهنگی نهادهای مدیریت بحران و پیشبینی اقداماتی نظیر اطلاعرسانی بههنگام و هشدار فوریتی اضطراری(alerting) و نیز تشریح دقیق تکالیف نهادهای متولی عمومی درشرایط غیرمعمول از جمله مواردیست که میبایست بارها و بارها پیش از حادثه تمرین و تکرار و بازنگری شود.
رودخانه، خانه رود است و خانهخراب میشود آنکه خانهی رود را خراب کند چه اینکه آب، راه خودش را مییابد! و نه عجب اگر با تخریب مسیر آب و مسیلهای دیروز و پرکردن کالها و درههای پای کوه، آب طغیان کند و زیرگذر لایروبی نشده و روگذر و دیواره دستساز بشر را با هم بشورد و بکوبد بر سر مردم که این سنت طبیعت است و از آن گریز و گزیری نیست!
مداخله در طبیعت و پدیده شوم کوهخواری در دو سه دهه گذشته مشهد که هشدار رهبر حکیم انقلاب را هم درپی داشت بهعلاوه پرکردن مسیل و دیوارکشی غیراستاندارد دامنه کوه از جمله علل سیل اخیر مشهد بود که ضمن بیاعتنایی به امور تخصصی و فنی، ناشی از طمع سوداگران بود که همراه با ترک فعل برخی مسئولان، طعم تلخ خبر فوت ۷کشته را با انبوهی از اندوه بر جانمان آوار کرد.
همدلی مردم با هم بهخصوص در سیدی مشهد و حضور گروههای جهادی، بسیجی، هیئتی و حتی نیروهای ارتش و پاکبانهای شریف شهرداری و پلیس و نهادهای امدادی مانند هلال احمر و آتشنشانی البته دلگرم کننده بود که به سرعت باعث بازگشایی مسیرهای تردد و التیام دغدغه مردمانی که خانهخراب شده بودند، بود.
همچنین مدیران استان مانند استاندار، فرماندار و شهردار هم از همان بدو حادثه کف میدان بودند و در روزهای بعد هم در کنار مردم سعی در تسکین زخم آنان داشتند که استمرار میطلبد.
و البته که بیان بیسابقه بودن این باران در ۲۰ سال اخیر و عزل یک مدیر رده دو و سه شهری مشهد و اقداماتی از این دست هم اگرچه که به جاست اما سوز و سوگ این مصیبت تلخ را نمیکاهد؛ فاعتبروا یا اولوالابصار/ الف
نویسنده:مجتبی محمودی مهماندوست